چرا هیجان شنیدن و انتقال خبر بد بیشتر است؟

چرا خبر خوش خبر نیست؟ 

چرا اغلب افراد از دادن و شنیدن خبر بد بیشتر هیجان زده می شوند؟

و چرا اصولا هیجان با شنیدن خبر بد بیشتر می شود؟

چرا از شنیدن و انتقال خبری بدی لذت میبرند؟

چرا خبر خوش اغلب چنین وضعیتی ... ندارد؟

چنانکه اغلب می گویند مشتاق شنیدن خبر خوشیم.

پس چرا عملا باید هیجان را در بیان اخبار بد جستجو کنند؟

چرا با وجود اوضاع ارتباطی گسترده تا هیجان عمومی ایجاد نشود،

عموم مردم به یک خبری که حتی اگر خیر افراد زیادی در آن باشد؛ دقت نمی کنند ؟

و اصولا چرا هیجانهای خبری در سطح گسترده، بیشتر مورد توجه اغلب مردم است؟

نمونه: با تمام توان ولی بدون تبلیغات وسیع برای کسب کمک به یک فرد نیازمند تلاش کنید.

چه عکس العملهایی مشاهده میکنید؟ اغلب به نداشتن اقرار می کنند و عده ی کمی... با

مقدار اندک و حتی ناچیز با شما همراهی می کنند حال آنکه هیجانی در بین باشد و افراد

سرشناسی به عرصه ی همراهی با شما وارد شوند؛ حال چه عکس العملهایی می بینید؟

مگر همه نمی دانند عمل خیر را برای رضای خدا انجام می دهند پس چرا نباید با شنیدنش

خوشحال و ذوق زده به کمک کنیم و دیگران را نیز تشویق کنیم؟ چرا نباید

چرا برای ما بیان دیگران در عرصه حضور یک فرد یا افراد سرشناس بسیار ارزشمند است،ولی

وجود خداوند نه؟ خداوند در پس همه ی اهداف است حتی با بیان.

لکن باید دید پس زمینه ی این اهداف از چه جنسی است؟

از خوبی کردن و خوبیهای اندک در راه رضای خداوند هم توقع هایی وجود دارد مگر افراد خاص.

چرا باید چنین باشد؟ چرا باید برای دادن مادیات یا حتی دادن فکر اینقدر حساب و کتاب بمیان

آید حال آنکه برای حذف بدیها، تلاش و حساب و کتاب اندکی صورت می پذیرد؟

چرا همه با زبان و بیان برای نابودی بدیها مشتاقند و رهرو و جنگنده و دعاگوی؟ 

ولی در عمل ...؟ حتی برای انجام کوچکترین ذره ی کمک منفی بافی و منفی نگری را در نظر می گیرند؟ 

و اصولا چرا انسانها چنین بخیلند آنهم در مقابل این همه بخشش و کرم خداوند؟  

بی شک در مقابل بخشش برای رضای خداوند بسرعت بخششی بزرگتر از طرف خداوند کسب می شود . 

چرا ؟ عبرت گرفتن و امید اندک و یاس، ترس و بخل زیاد است. 

ولی ریشه ی این عدم کمک ولو کم بدون وجود هیجان های عمومی و تعریفها باقی است. 

زیرا لشکر شیطان و زمزمه هایش قوی ترند. بخصوص در نزدیک شدن انسانها به یکدیگر. 

ریشه ی خیر بد و اشتیاقش یا به نوع دیگر خوشحال نشدن یا هیجان زده نشدن از شنیدن خبر خوش؛ 

در حسادت، عدم غیرتمندی، کینه و عداوت (سلاح های شیاطینند) نسل بشر نسبت به هم نوع خود دارد؛ 

نهفته و آشکار است.   

خداوند برخی منعیات را برای جلوگیری کردن از رسوخ چنین خصوصیاتی اعلام کرده است و با عناوین: 

حرام، مکروه، نجس، پلید... برای مادیات چون خوردنیها، نوشیدنیها و معنویاتی چون افکار و بیانات  

اگر خوب دقت شود این نوع محدودیتها در تمام ادیان توحیدی وجود داشته و دارد.  

متاسفانه در برخی ادیان بخاطر گذر زمان طولانی توسط افراد ... تغییر یافته 

و با خواسته های انسانی خود تطبیق داده اند. 

حال آنکه در صورت رعایت با جامعه ی سالم، پاک و پویایی رو برو خواهیم بود. 

انشاءالله و بامید رعایت همه ی شئونات درست اسلامی 

امید که شادیهای دیگران شادیهایمان باشد و غمهایشان را با جان و دل درک کنیم ....