عذابهای
جهنم اونم از نوع
دنیوی و اخرویش را بخونیم
قلب و روح آدم می لرزه و میترسه
از طرفی با خودم میگفتم خوش بحال اوسا کریم
میدونه آخرش خودشه و خودشه و عذاب طرفهای دیگه
با بالا رفتن سن و دیدن اجتماع و روابطها متوجه شدم که ای بابا
همون عذابهای ثبت شده نمونه های عینیش داره هر لحظه در زندگی همه
انسانها دیده میشه یعنی هم هر فرد اجرا میکنه و هم در سرنوشتشون اجرا میشه
خلاصه ی مطلب اینکه ماها خودمون در حال عذاب خودمون هستیم. جهنم ها میسازیم و
بهشتهای ناشناخته ای و اغلب بیخبر بدنبالشن. اونی هم که فهمیده و ایستاده تا بسازدش
زیر پای تاخت و تاز جویندگان و پویندگان و گریزپایان راه بهشت و جهنم لگدمال میشه و ....
چقدر دنیا کوچیکه و به قول تکرار مکرر حاج خانم پیری که آلزایمر داشت: "دنیا
جام زرینه، گاهی ترشه، گاهی تلخه و گاه بگاهی شیرینه"
نفهمیدم که چرا ممکن نیست بعد از هر تجربه ای
مثل این بنده ی خدا مفهوم ساده زندگی ...
جلوی ذهن و روحم مانور نره و رهام نکنه
شاید بخاطر اینه که هر روز حوادث
و تجربیات تکراری اطرافیانم را
می بینم و کاری از دستم
برنمیاد. همه می دونن
ولی باز هم تکرار.
و من تکرار ...
اوسا کریم
ببخش ...
و عطا کن
بهترینها
را....